اعداد زوج (even) اعداد صحیحی هستند که بر2 بخش پذیرهستند:
…, -6, -4, -2, 0, 2, 4, 6, 8,10, …
رقم یکان این اعداد 0 و 2 و 4 و 6 و 8 هستند. مثلا 156 و 74810 و 586492 زوج هستند.
بنابراین باقیمانده تقسیم هر عدد زوج بر 2 برابر است با 0، پس هر عدد زوج را می توان به صورت 2k نمایش داد (k عددی صحیح است) مثلا 17×2=34.
اعداد فرد (odd) اعداد صحیحی هستند که بر 2 بخش پذیر نیستند:
…, -7, -5, -3, -1, 1, 3, 5, 7, 9, …
رقم یکان این اعداد 1 و 3 و 5 و 7 و 9 هستند. مثلا 253 و 14841 و 18761327 فرد هستند.
بنابراین باقیمانده تقسیم هر عدد فرد بر 2 برابر است با 1، پس هر عدد فرد را می توان به صورت 2k+1 نمایش داد (k عددی صحیح است) مثلا 1+23×2=47. همانطور که میبینیم هر عدد صحیح یا زوج است و یا فرد. در واقع اعداد زوج و فرد به صورت یکی در میان ظاهر می شوند. می دانیم مجموع، تفاضل و حاصل ضرب هر دو عدد صحیح عددی صحیح است اما تقسیم عددی صحیح بر عدد صحیح دیگری لزوما عددی صحیح نیست.
اگر a و b دو عدد صحیح باشند و b نا صفر، گوییم a بر b بخشپذیر(a is divisible by b) است هرگاه عدد صحیحی مثل c وجود داشته باشد به طوری که a=bc.
اگر a بر b بخشپذیر باشد، b را عامل (factor) از a گوییم.
مثال: 18 بر 6 بخشپذیر است چون 6×3=18. اما 18 بر 5 بخش پذیر نیست.
فرض کنیم که a و b و c اعدادی صحیح باشند (b و c ناصفر). در این صورت:
مثلا 12 بر 3 بخشپذیر است. همینطور 12 بر 3- (4-×3-=12) و 12- بر3 (4-×3=12-) بخشپذیر است.
If 9 is a factor of integer number 35t which of following could be the value of t?
(I) 64 (II) 654975 (III) 9
9 must be a factor of 35 or t. since 9 is not a factor of 35 then must be a factor of t. (II) and (III) are divisible by 9. Thus the answer is (II, III)
مثلا 7 عاملی از 21 است همچنین 7 عاملی از 21×5=105 نیز هست.
مثال: 9 عاملی از 27 و 45 است. همچنین 9 عاملی از 45+27=72 نیز هست.
در واقع در حالت کلی:
اگر c عاملی از a و عاملی از b باشد آنگاه c عاملی از ax+by نیز هست ( که x و y اعدادی صحیح هستند).
مثال: 6 عاملی از 18 و 24 است. همینطور 6 عاملی از6=48-54=24×2-18×3 نیز هست.
مثلا 15 عاملی از 30 و 30 عاملی از 150 است پس 15 عاملی از 150 نیز هست.
Let a, b be integers and 11 be a factor of 6a-b and also 2a-3b. Which of the following must be divisible by 11?
(I) 1 (II) 10a-15b (III) 0 (IV) 4a+2b
Clearly (I) is impossible. 10a-5b=5(2a-3b), then this is possible and (III) is obviously possible.
4a+2b=6a-b-(2a-3b), thus this is possible too. Then the answer is (II, III, IV).
فرض کنیم a و b اعداد صحیح ناصفری باشند. عدد صحیح c را مضرب مشترک a و b گوییم هرگاه a و b عامل c باشند.
مثلا 42 مضرب مشترک 2 و 3 است.
اگر t عدد صحیحی باشد آنگاه tab مضرب مشترکی از a و b است. بنابراین دو عدد صحیح بینهایت مضرب مشترک دارند.
در میان مضرب های مشترک a و b کوچکترین آن ها را کوچکترین مضرب مشترک (least common multiple) آن دو گوییم و با نماد LCM(a,b) یا [a,b] می دهیم.
هر مضرب مشترک a و b بر [a,b] بخشپذیر است.
مثال: کوچکترن مضرب مشترک 15 و 17 برابر است با 15×17=255
فرض کنید میخواهیم 34 را بر 8 تقسیم کنیم.
به عبارت دیگر داریم: 34=8×4+2
در تقسیم مقابل عدد 34 را مقسوم (dividend)، عدد 8 را مقسوم علیه (divisor)، عدد 4 را خارج قسمت (quotient) و عدد 2 را باقیمانده (remainder) گویند.
در حالت کلی برای عدد دلخواه x و مقسوم علیه D فرمول زیر را داریم:
همواره تقسیم را تا جایی ادامه میدهیم که باقیمانده کمتر از D باشد. پس باقیمانده یکی از مقدارهای 0 یا 1 یا ... یا D-1 است.
اگر باقیمانده 0 باشد آنگاه گوییم x بر D بخشپذیر است. (x is divisible by D)
گاهی برای یافتن باقیمانده نیازی به انجام عمل تقسیم نیست: