اصطلاحاتی که با آنها از آینده صحبت می کنیم

اصطلاحاتی که با آنها از آینده صحبت می کنیم

بعضی اصطلاحات که در صحبت هامون راجع به آینده به کار می بریم، به معنی 'زمان نامشخصی در آینده' هستند ( بدون اینکه زمان خاصی رو ذکر کنیم):

at some point
چند وقت دیگه یه لپ تاپ جدید می گیریم. .At some point, we’ll look into buying a new laptop

عبارت های دیگه ای هم هستن که با همین مفهوم 'زمان نامشخصی در آینده'  استفاده می شن، اما در کانتکست های خاص خودشون کاربرد دارن. مثلا عبارت one day وقتی استفاده می شه که بخوایم بگیم کاری رو در آینده می خوایم انجام بدیم اما هیچ برنامه ریزی ای براش نداریم:

one day
یه روز می رم نزدیک دریا زندگی می کنم. .One day, I’ll live by the sea

عبارت some day، که در در انگلیسی امریکن به صورت someday یک کلمه ای نوشته می شه، هم به همین معنیه:

someday
شاید هم یه روزی برگشتم به کانادا. .Maybe someday I’ll go back to Canada

عبارت sooner or later هم به معنی 'زمانی در آینده' هست و به این نکته تاکید داره که چیزی (نامطلوب)  به هر حال اتفاق می افته و غیر قابل اجتناب هست، فقط معلوم نیست که کی اتفاق بیفته:

sooner or later
بالاخره دیر یا زود می فهمه که اون چی کار کرده. .Sooner or later, she’s going to find out what he did

عبارت one of these days در مورد مسئله ی نامطلوبی استفاده می شه که می خوایم بگیم به زودی اتفاق می افته:

one of these days
یکی از همین روزاس که لیام توی بد دردسری بیفته. !One of these days, Liam’s going to get into big trouble

اگه بگیم days/ weeks/ years, etc. to come یعنی در مورد روزها، هفته ها، یا سال های آینده صحبت میکنیم:

days/ weeks/ years, etc. to come
تاثیر کامل این تصمیم در سال های آینده احساس خواهد شد. .The full impact of this decision will be felt for years to come

از قید ahead هم به همین صورت استفاده می شه:

 ahead
با مدیر عامل، جولیا جونز، در مورد بیم و امیدهاش برای سال های آینده صحبت کردیم. .We talked to CEO, Julia Jones, about her hopes and fears for the year ahead

همچنین، وقتی می گیم a time ahead of us یعنی در مورد زمانی در آینده صحبت می کنیم:

a time ahead of us
با مدیر عامل، جولیا جونز، در مورد بیم و امیدهاش برای سال های آینده صحبت کردیم. .He has a tricky time ahead of him
شش ماهِ هیجان انگیزی رو پیش رو داریم. .We have a very exciting six months ahead of us


عبارت going forward معمولا در کانتکست های اداری و تجاری استفاده می شه و به معنی 'در اینده' هست:

going forward
در آینده، این می تونه استراتژی بهتری باشه .Going forward, this might be a better strategy
خب، تصمیماتت برای آینده ی باشگاه چیه؟ ?So what are your plans for the club going forward

عبارت In the short run/ term به معنی دوره ی کوتاه مدتی هست:

In the short run/ term
این رویکرد ممکنه در کوتاه مدت جواب بده. .In the short run, this approach may work

عبارت In the long run/ term متضاد این عبارت هست و به معنی 'در بلند مدت' هست:

In the long run/ term
هیچ کس نمی دونه که این موقعیت در بلند مدت چه نتیجه ای خواهد داشت. .No one knows how this situation will play out in the long run

عبارت foreseeable future به زمانی در آینده برمی گرده که تا اون موقع مسائل قابل پیش بینی هستن:

 foreseeable future
ما قطعا در آینده ای نزدیک اینجا زندگی خواهیم کرد. .We’ll be living here, certainly for the foreseeable future
احتمال نمی ره که بتونیم در آینده ای نزدیک درمان این بیماری رو پیدا کنیم. .We’re unlikely to find a cure in the foreseeable future

عبارتی که به معنی آینده ی نزدیک به کار می ره عبارت in the not-too-distant future هست:

in the not-too-distant future
امیدوارم که در آینده ای نزدیک لندن رو ترک کنیم. .At some point in the not-too-distant future, we hope to leave London

درآخر، عبارت what the future holds به معنی اتفاقی در که در آینده می افته هست. این عبارت معمولا در اصطلاحاتی با مفهموم منفی به کار می ره:

what the future holds
کسی چه می دونه بعداً چی می شه؟ ?Who knows what the future holds
هیچ کس نمی دونه در آینده چی پیش میاد. .No one knows what the future holds