وجه وصفی! همین یه کلمه کافیه که بچه هایی که قراره توی GMAT شرکت کنن وحشت کنن. بذارید تحلیلش کنیم ببینیم اصلا چی هست و چرا مهمه.
وجه وصفی رو اگه بخوایم تعریفش کنیم، شکلی از فعله که دقیقا مثل فعل عمل نمی کنه. اینطوری در نظر بگیریدش: مثله فعله، ولی فعل نیست.
دست از خوندن نکشین! خیلی زود براتون معنی دار می شه. بذارید به یه مثال نگاهی بندازیم:
The beating heart sounds very loud with a stethoscope.
هسته ی جمله اینه: ' قلب صداش بلنده.' ، فاعل: heart ، فعل: sounds ، وجه وصفی: beating .
وجه وصفی “beating” مثل یه صفت در جمله عمل می کنه ( در واقع همون صفته) . داره heart رو توصیف می کنه. هر قلبی نه! یه قلب در حال تپش!
ولی beating می تونه به عنوان فعل هم استفاده بشه.
The boy is beating the drum wildly.
این یعنی بعضی وقتا فعله بعضی وقتا هم وجه وصفی؟ نه! فهمیدید چه تغییر ظریفی توی این جمله انجام دادم تا beating به عنوان فعل به کار بره؟ من فعل کمکی is رو اضافه کردم. جمله رو بدون is نگاه کنید:
The boy beating the drum wildly.
واکنشتون در واقع این خواهد بود که 'پسری که داره طبل می زنه، چی کار کرد؟' و واکنش بی نقصی هم هست! بدون is، وجه وصفیِ حال مثل معرّف عمل می کنه. پسر رو توصیف میکنه، اما عملی نیست که اون انجام داده باشه. جمله فعلی نداره بنابرین جای is خالیه.
بنابرین وجه وصفی دوکار انجام می ده: اسم رو توصیف می کنه و حالت ترکیب شده ی فعل+فعل کمکی (فعل مرکب) رو شکل می دن. این تفاوت مهمه چون اگه در آزمون GMAT فعل رو با معرّف اشتباه بگیرید، به جمله ای می رسید که یه چیزی کم داره.
وجه وصفی می تونه یه کاربرد دیگه هم داشته باشه: به عنوان اسم.
Running is exhausting and invigorating.
کلمه های “Exhausting” و “ invigorating” فعلِ is رو دارن، بنابرین هر دوشون وجه وصفی ای هستن که فعل مرکب روشکل می دن. فاعل “running” هست. در این مورد “running” اسمه.
پس وجه وصفی فعلیه که می تونه به عنوان اسم، معرّف، و فعل مرکب به کار بره. برای اینکه ببینیم نقش وجه وصفی توی جمله چیه، باید هسته ی جمله و پیدا کینم. سعی کنید وجه وصفی رو تو این جمله پیدا کنید:
The beach located on the far side of the state is known for its beauty.
خب، باید هسته ی جمله رو پیدا کنید: beach شناخته شده ست. Located توی این جمله، وجه وصفیِ گذشته (قسمت سوم فعل) هست، چطور اینومی فهمیم؟ چون اصلا به عنوان فعل معنی نمی ده:
The beach located. *
اگه فاعل و فعل بودند، معنی ش این می شد که ساحل رفت بیرون و جای چیزی رو پیدا کرد. این معنی نمی ده، بنابرین located قاعدتاً فعل نیست و وجه وصفیه.
اگه پیداش کرده بودید کارتون عالی بود!
وجه وصفی گذشته، مثل همونی که تو این جمله دیدیم، یه کم از وجه وصفی حال سنگین تره. این لیست و نگاه کنید ببنید می فهمید چرا؟
وجه وصفی حال همیشه به –ing ختم می شه و هیچ وقت بدون فعل کمکی، فعل به حساب نمیان. ولی وجه وصفی گذشته معمولا دقیقا شبیه فرم گذشته ی فعل هستن. در واقع می تونیم همین وجه وصفی گذشته که توی این جمله داشتیم، با تغییر در فاعل جمله، به عنوان فعل زمان گذشته استفاده کنیم:
The scientists located a gene.
جمله ای که داریم از نظر ساختار و معنی دقیقا کامله. در این جمله located به عنوان فعل استفاده شده، نه وجه وصفی. برای شما این چه معنی ای می ده؟ این یعنی فقط ردیف کردن همه ی وجه وصفی های جمله کنار هم، کافی نیست، باید به معنی شون هم فکر کنید. ببینید میتونید فعل ها و وجه وصفی های جملات زیر رو پیدا کنید:
1. Jumping as high as she could, Rosa thought she could touch the stars.
2. The theory of gravity, thought to be nonsense for years, has earned nearly universal acceptance.
3. The investment earned double its expected dividends, so Ralph decided to take an overdue vacation.
4. Deciding where to live is one of the most important choices in a young adult’s life.
باید اول هسته ی جمله رو جدا کنیم و بعد ببینیم کدوم از شکل هایی که استفاده شدن فعل هستن:
1. Jumping as high as she could, Rosa thought she could touch the stars. فعل: Thought
2. The theory of gravity, thought to be nonsense for years, has earned nearly universal acceptance. فعل: has earned
3. The investment earned double its expected dividends, so Ralph decided to take an overdue vacation.** فعل: earned, decided
4. Deciding where to live is one of the most important choices in a young adult’s life. فعل: is
وقتی هسته ی این جملات رو جدا کنیم می تونیم وجه وصفی هایی که توش هست رو دسته بندی کنیم. سه تا جمله ی اول از وجه وصفی استفاده می کنن تا قسمتی از هسته ی جمله رو توصیف کنن ( jumping, thought, and expected ) . جمله دوم هم از وجه وصفی به عنوان یه بخش از فعل مرکبش استفاده می کنه ( earned ) . و نهایتا، جمله ی چهارم از وجه وصفی به عنوان اسم استفاده می کنه ( declining ).
این جملات، هم اینو نشون می دن که چقدر وجه وصفی می تونه پیچیده باشه، هم اینکه مسئله ی خیلی مهم اینه که هسته ی جمله رو جدا کنیم و ببینیم جمله معنی دار هست یا نه.
* بازم می شه از located به عنوان فعل استفاده کرد: The beach is located…
** برای هسته ی این جمله، من ' so Ralph decided ' رو گذاشتم توی جمله بمونه چون این جمله دوتا عبارت مستقل ( independent clause ) داره. برای اینکه ببینیم جمله معنی می ده یا نه، باید هر دوشون توی جمله باشن.