آیا نکات گرامری ما رو تا به حال دنبال کردید؟ ما قبلا راجع به توصیف کننده های اسمی ( noun modifiers ) و توصیف کننده های آغاز کننده ی جمله (opening modifiers ) صحبت کردیم. کارمون با این مبحث سخت دیگه تقریبا تموم شده. اگه هنوز اشکال دارید، حتما به توصیف کننده های قیدی مربوط می شه.
این مبحث ممکنه براتون خیلی سخت بوده باشه، پس بگذارید الان تحلیلشون کنیم. برگردیم به همون جمله ی معروف خودمون:
Barking ferociously, the dog, which was known to be vicious, ran down the street, chasing the boy who had been poking at it just moments before.
توصیف کننده قیدی، توصیف کننده ای هست که به جز اسم، هر چیز دیگه که تو دنیا هست رو می تونه توصیف کنه. در جمله مثال ما یک توصیف کننده قیدی یک کلمه ای وجود داره ( یا خیلی ساده تر بگیم، یک قید توی این جمله هست). برگردید ببنید می تونید پیداش کنید! دومین کلمه ی جمله س؛ ferociously . ولی “barking ferociously” توصیف کننده اسمیه. Ferociously توصیف کننده قیدیه. اگه گیج و کلافه شدین و قیافه تون رفت تو هم، نگران نباشین، قرار نیست توی GMAT ازتون بخوان عبارات رو به دونه دونه ی کلماتش تجزیه کنین، ولی اینجا از این قید استفاده می کنیم تا مفهوم توصیف کننده قیدی رو توضیح بدیم.
یه قدم برید عقب تر و سعی کنید که روی معنی ش تمرکز کنید. دقیقا چی Ferociously هست؟ حدس اولتون ممکنه the dog باشه و این حدس یه چیزیش اشکال داره. یه دقیقه وقت بذارید و جمله ای بسازید که توش این کلمه، the dog رو توصیف می کنه. این جمله ی منه:
The dog is ferocious.
یه سگ می تونه ferocious باشه، ولی نمی تونه ferociously باشه. دوباره برگردید به همون جمله و ببینید می تونید کلمه ای پیدا کنید که ferociously به اون برگرده؟
اون شیوه ای که سگ داره پارس می کنه! سگ داره به طرز ferociously پارس می کنه. توصیف کننده های قیدی، فعل ها- صفت ها- عبارت ها و هر چیز دیگه ای که اسم نیست رو توصیف می کنن.
در آزمون GMAT سوالات توصیف کننده های قیدی معمولا با استفاده از وجه وصفی زمان حال ( present participle ) طرح می شن ( یعنی کلمه هایی که به ing ختم می شن). اگه ing دیدید، به این فکر کنید که ing داره چه چیزی رو توصیف می کنه. معمولا کل عبارتی رو که قبل از کاما اومده توصیف می کنه. حالا توصیف کننده های قیدی جملات زیر رو پیدا کنید تا تمرینی بشه برای پیدا کردن چیزی که داره توصیف می شه:
1. The girl sat near the river, cooling her feet in the water.
2. Companies are more likely to report positive outcomes than negative ones, causing investors to make suspect decisions, though the information is available to those who look hard enough.
3. After taking up drumming, John seemed to constantly get complaints from the neighbors, forcing him to soundproof his garage.
تشخیص دادن چیزی که داره با این کلمه های ing دار توصیف می شه، سخت تر از اون چیزیه که در مورد توصیف کننده های اسمی تمرین کردیم. این تحلیل پایه ای معنیه:
1. “cooling her feet” داره چگونگی نشستن دختر رو توصیف می کنه. به عنوان نتیجه بهش فکر کنید. اون می نشینه. بنابرین، پاهاش خنک می شن. Cooling داره چیزی رو توصیف می کنه که به خاطر نشستن اون اتفاق می افته، نه صرفا خود دختر رو.
2. چی باعث می شه که سرمایه گذارها تصمیمات مشکوک بگیرن؟ اینکه شرکت، گزارش ها رو دستکاری می کنه. باز هم توصیف کننده قیدی داره چیزی رو توصیف می کنه که به خاطر یه 'عمل' اتفاق می افته، نه فقط شرکت رو یا گزارش ها رو.
3. سومی هم مثل دوتای اوله. چی باعث ضد صدا بودن می شه؟ getting complaints . یه ایده ی گسترده داره توصیف می شه، بنابرین با توصیف کننده قیدی سر وکار داریم.
ساده شد یا نه؟ به معنی نگاه کنید تا بتونید تشخیص بدید چی داره توصیف می شه. اگه یه ایده داره توصیف می شه، بنابرین بزرگتر از یه اسمه، یه توصیف کننده قیدی بگذارید. قبل از اینکه جمع بندی کنیم بذارید ببینیم چطور ممکنه GMAT یه سری جمله ی معیوب رو در آزمون بیاره. ببینید می تونید اشتباه ها رو درست کنید:
4. Everyone was enjoying the party, except Susan, calling her best friend and complaining about the evening.
5. Mike developed a game called Gongu, which pushed him to the limits of his developing ability.
6. Jordan and Kyle, racing against each other, were both in fourth grade.
همه ی اینا از نظر GMAT غلط هستن، هرچند ممکنه بعضیاشون درست به نظر رسیده باشن، یا بعضیاشون حتی جملاتی باشن که شما با خوشحالی توی صحبت هاتون به کار ببرید. بذارید به روش GMAT اونا رو تحلیل کنیم:
4. “Calling her best friend…” سوزان رو توصیف میکنه. این اشکال داره به خاطر اینکه واضحه که سوزان اسمه ( مگه هر بار که Susan رو می بینید نمی گید 'اسمه'؟ )، ولی توصیف کننده ما قیدیه. بذارید جاش رو با یه توصیف کننده اسمی عوض کنیم.
Everyone was enjoying the party, except Susan, who was calling her best friend and complaining about the evening.
5. چه چیزی مایک رو از پا در آورد؟ دو تا گزینه داریم: یا خودِ بازی gongu ، یا عمل طراحی کردن این بازی.
خوشبختانه جمله بهتون سرنخ می ده که کدوم درسته. سرنخ همون developing ability هست، بنابرین معنی می ده که بگیم طراحی کردن بازی، و نه بازی کردنش، چالش برانگیز بود. این یه اسم ساده نیست، یه فعله (که یه سری جزئیات بهش اضافه شده). “which” یه توصیف کننده اسمیه، بنابرین بازم باید یه تغییر بدیم:
Mike developed a game called Gongu, pushing himself to the limits of his developing ability.
6. این یکی با اینکه کوتاه ترین جمله س، یه کمی سخت تره. Racing باید the boys رو توصیف کنه، ولی نمی تونه چون قیدیه. به راحتی می شه، با تبدیلش به توصیف کننده اسمی، درستش کرد:
Jordan and Kyle, who were racing against each other, were both in fourth grade.
حالا توصیف کننده قیدی جواب می ده چون racing اینکه پسرها چطور با هم رقابت میکنن رو توصیف می کنه، نه خودِ پسرها رو.
توصیف کننده های قیدی کمی سخت هستن، ولی روی منظوری که می خوان برسونن تمرکز کنید، بعد اون رو با معنی واقعی ش مقایسه کنید.