عبارات وصفی اسمیه یا Noun Modifiers در GMAT

عبارات وصفی اسمیه یا Noun Modifiers در GMAT

اگر شما این پست ها رو دنبال می کنید، یک نوع توصیف کننده اسمی ( noun modifier ) رو با خیال راحت به دانشتون اضافه کردید – توصیف کننده های 'آغازکننده ی جمله' ( opening modifier ) . بگذارید با همون جمله دانشتون رو گسترش بدیم:

Barking ferociously, the dog, which was known to be vicious, ran down the street, chasing the boy who had been poking at it just moments before.

اگر تشخیص دادید که “barking ferociously” توصیف کننده آغازکننده ی جمله ست، آفرین! توصیف کننده های آغاز کننده ی جمله، توصیف کننده اسمی هم هستن. چرا؟ خب به خاطر اینکه اسم رو توصیف می کن. با این عبارات کارمون رو شروع کردیم چون خیلی دقیق هستن. نه تنها اسم رو توصیف می کنن، بلکه فاعل (که توی این جمله the dog هست) رو هم توصیف می کنن. ولی این جمله یه توصیف کننده اسمی دیگه هم داره که به اندازه ی این یکی دقیق نیست. یه نگاه دیگه بندازید. دیگه چی چیزی داره توصیف می شه؟

درواقع عبارت توصیف کننده اسمی دیگه ای هم داریم، که the dog رو توصیف می کنه. نویسنده سگی رو با این عبارت توصیف می کنه: “which was known to be vicious.” ، این عبارت “the dog” رو توصیف میکنه که از لحاظ دستوری، اسمه، بنابرین این عبارت رو در دسته بندی توصیف کننده اسمی قرار می دادیم. توصیف کننده اسمی باید تا جایی که می شه به اسمی که توصیفش می کنه نزدیک باشه.

ببینید میتونید عبارات اسمی جملات زیر رو پیدا کنید:

1. Her son was a swimmer of great renown.

جمله ی ساده ایه ولی اگه هسته ی جمله رو ازش بیرون بیاریم، می شه: “Her son was a swimmer.” . قسمت جدا شده، یعنی “of great renown,” می شه توصیف کننده. به طور منطقی نشون می ده که پسر او چطور شناگری بود، بنابرین “of great renown” معرّف اسمی ای هست که “swimmer” رو توصیف می کنه. اگه این توصیف کننده رو از جمله فاصله می دادیم، تو دردسرمی افتادیم: “Her son was a swimmer in the ocean of great renown.”. الان “ocean” کلمه ای هست که داره توصیف می شه و معنی جمله خیلی مسخره ست. یه جمله ی دیگه با یه نوع معرّف اسمی دیگه رو امتحان کنید:

2. The truck found by the side of the road was in poor condition.

بازم برای اینکه توصیف کننده رو تشخیص بدیم باید هسته ی جمله رو بیرون بیاریم. هسته جمله اینه: « The truck was in poor condition. ». بنابرین “found by the side of the road” معرّف هست. تنها چیزی که این عبارت می تونه به طور منطقی توصیف کنه کلمه ی “truck” هست. “truck” اسمه، ما همین الآن یه توصیف کنده اسمی دیگه روپیدا کردیم. خب، آخریش:

3. Jujutsu, a method of fighting initially designed to defeat an armed opponent, has evolved to fit modern needs.

هسته: “Jujutsu has evolved.” ببینید می تونید بفهمید اون دو تا قسمتی که از جمله جدا شدن چی رو توصیف میکنن؟

اول “a method” ، که Jujutsu رو توصیف می کنه. توصیف کننده اسمی! دوم، “to fit modern needs” ، این سخت تره. این عبارت داره نحوه ی تکامل یافتن اون رو توصیف می کنه. اون طورهم که نوشته شده، اسم نیست. یه معرّفه که به اسم برنمی گرده، همون معرّف قیدی. کار کردن روی معرّف قیدی بمونه برای یه پست دیگه، فعلا ازش بگذریم.

خب، چه الگوهایی درباره توصیف کننده های اسمی دیدید؟ دوتای دوم فاعل جمله رو توصیف می می کنن، ولی اولی نه. تا وقتی که از نظر دستوری اسم باشه، خوبه. از اون مهم تر اینکه معرّف {توصیف کننده} اسمی باید دقیقاً در کنار اسمی که توصیفش میکنه باشه. برگردید به همون جمله و سعی کنید معرّف اسمی رو از اسم دور کنید. این کار بدون عوض شدن معنی جمله غیر ممکنه.

باید مطمئن باشید که معنی و گرامر جمله سرجای خودشونن. اگه قراره معرّف اسمی اسم رو توصیف کنه، باید دقیقاً کنارش قرار بگیره.

خیلی حواستون به ضمایر موصولی باشه. درسته که ضمایر موصولی فراوانی داریم، ولی باید اونایی که خیلی پرکاربردتر هستن خوب بشناسید: which, where, when, who, whose, whom . اینا همیشه معرّف اسمی هستن، پس سریع می تونید معنی جمله رو چک کنید.

نکته ی جنبی: “that” هم از نظر تکنیکی باید توی این لیست باشه، ولی چون باهاش کاما استفاده نمی شه و در شکل هایی به غیر از شکل وصفی هم به کار می ره، کمی پیچیده تره، بمونه تا بعدا در پست مخصوص “that” روش کار کنیم.

ببینید میتونید اشتباه این جمله ها رو پیدا کنید:

1. Joey ate tons of ice cream and cookies, who was known for his appetite

2. The perfume smelled nice, which was a relief to Sara, who had an overdeveloped sense of smell

جمله ی اول غلطه چون معرّف اسمی داره اسم اشتباهی و توصیف می کنه. اونطورکه این جمله نوشته شده معنی ش می شه:

the ice cream and cookies were known for his appetite

کاملا مشخصه که معنی این جمله مشکل داره. برای درست کرنش باید معرّف اسمی رو به اسم مناسب نزدیک تر کنیم.

Joey, who was known for his appetite, ate tons of ice cream and cookies.

جمله ی دوم دو تا ضمیر موصولی داره: which و who . who درسته. سارا هم کسیه که حس بویایی فوق العاده ای داره وهم اسمیه که دقیقا بعد از کاما اومده. ولی اشکال which چیه؟ از مثال اول ظریف تره. به جای اینکه اسم اشتباهی رو توصیف کنه، داره اسمی رو توصیف می کنه که اصلا در جمله وجود نداره. سعی کنید روی این تمرکز کنیدکه چه چیزی خیال سارا رو راحت کرد. نه عطره، نه بویایی، چیزی که خیال سارا رو راحت کرد، کلّ این مطلبه که عطر بی خوبی می داد.این اسم نیست، عبارته، که به یه معرّف قیدی نیاز داره. برای اینکه این جمله با which معنی بده، باید یه اسم بسازید.

The perfume smelled nice, a fact which was a relief to Sara, who had an overdeveloped sense of smell.

تشخیص معرّف اسمی از معرّف قیدی رو تمرین کنید، بعد هم مطمئن بشید که معرّف اسمی دقیقا در کنار اسمی که داره توصیف می کنه قرار گرفته باشه.