چند چیز وجود داره که GMAT نمیتونه ارزیابی کنه. GMAT نمیتونه هوش شما، ارزش شما بهعنوان انسان یا تواناییهای شما رو برای موفقیت بسنجه. اما آیا GMAT میتونه مهارتهای آزمون دادن شما رو ارزیابی کنه؟ اگر شما همیشه عملکرد ضعیفی در آزمونها داشتین، آیا محکوم به شکست در جی مت هستین؟
نخستین باری که برای یک امتحان استاندارد مشغول به خوندن شدم، از اجبار برای یادگیری 'ترفندهای آزمون' متنفر بودم. منظورم از 'ترفندهای آزمون'، چیزهایی همچون وصل شدن به گزینههای جواب یا انتخاب 'کسلکننده'ترین جواب برای سوالات ورباله. در ذهن خود، این آزمون برای خوب بودن در ریاضی یا انگلیسی به من پاداش نداد، بلکه مرا برای حفظ کردن مُشتی ترفندهای احمقانه و بیفایدهی امتحان دادن که هیچگاه در جای دیگری به دردم نخورد، تشویق کرد. و این ظاهراً برای من مناسب نبود.
الان که نزدیک به یک دهه است که من آزمونهای استاندارد رو تدریس میکنم، دربارهی اونها خیلی متفاوت فکر میکنم. الان من بر این باور هستم که GMAT وظیفهاش رو بهخوبی در ارزیابی مهارتهای خاص آزمون دادن انجام میده. اگر اون مهارتها رو به 'ترفندهای بیفایده و احمقانه' تقلیل بدین، در واقع دارین خودتون و مهارتهای یادگیری خودتون رو میفروشین.
وقتی شروع به مطالعه کردم، اشتباهم این بود که فکر میکردم کمیتههای پذیرش در مدارس به این اهمیت میدهند که من در ریاضی و انگلیسی خوب هستم. قطعاً مدارسی که شما به اونها درخواست میدین، دوست دارن شما با اعداد و با انگلیسی رسمی و نوشتاری مشکلی نداشته باشین. این یک دلیله که چرا شما برای موفق شدن در GMAT، به سطح پایهای از ریاضی و مهارتهای وربال نیاز دارین.
با این حال، موضوعات GMAT از سطح دبیرستان فراتر نمیره. این به معنی اونه که تقریباً هر کسی که به مدارس کسب و کار درخواست میده، حتی اونایی که از ریاضی یا گرامر متنفر هستن، میتونن ریاضی و گرامر مورد نیاز برای GMAT رو یاد بگیرن. (و اگر شما در شروع دچار مشکل هستین، چرا به کتاب 'مبانی ریاضیات GMAT' و 'مبانی وربال GMAT مراجعه نمیکنین؟) در این مفهوم، GMAT یک تست عادلانهاس: GMAT از شما انتظار نداره تا مفاهیمی همچون فیزیک کوانتوم رو که مردم عادی نمیتوانن ازش سر دربیارن، بفهمین.
از اونجایی که از اجبار برای یادگیری 'ترفندهای امتحان دادن' متنفر بودم، بهاشتباه فکر میکردم GMAT میخواهد مهارتهای ریاضی و انگلیسی من رو هم ارزیابی کنه اما این 'ترفندها' همهچیز رو به هم میریختن. این نمیتونست دور از حقیقت باشه. این ترفندها خود امتحان هستن و موفقیت در این 'ترفندها' بهمعنی ایجاد مهارتهای امتحان دادن در خود است که در مدراس کسب و کار از اهمیت برخورداره.
برای مثال، برآورد بزنین. هر بار که جواب به یک سوال کوانت رو برآورد میزنین، دو مهارت رو از خودتون نشون میدین. ابتدا نشون میدین که میدونین چه جوری برآورد بزنین. ما با این توانایی زاده نمیشیم. اما توانایی برآورد زدن در زندگی (و در مدارس کسب و کار) نسبت به توانایی مثلاً حل جبر برای طول وتر یک مثلث مفیدتره. ثانیاً شما نشون میدین که میدونین چهزمانی برآورد بزنین و چهزمانی به یک جواب دقیق نیاز دارین. این نوع تصمیمگیری در سطح بالا- به جوابی چقدر دقیق نیاز دارم؟- نشانهی افرادیه که نه فقط در GMAT بلکه در حل مسئله خوب هستن.
یا به مدیریت زمان فکر کنین. افراد بسیاری باعث شدهان که مدیریت زمان GMAT یک ترفند به نظر برسه: 'اگه زمان بیشتری رو به ده سوال نخست اختصاص بدین، نمرهی بالاتری کسب میکنین.' 'شما هیچگاه نباید بیش از سه سوال رو پشت سر هم از دست بدین.' با این حال، حقیقت اینه که فقط یک ترفند ساده برای مدیریت زمان خود در GMAT وجود نداره. مدیریت زمان خوب به مهارتهای استدلال اجرایی قوی نیاز داره. شخصی که با موفقیت زمان خود رو در GMAT مدیریت میکنه شخصیه که میتونه تصمیمهای سخت رو با اطلاعات محدود و در شرایط استرسزا بگیره، حتی اگه عواقب تصمیمهاش بلافاصله مشخص نشه. آیا چنین شخصی در مدارس کسب و کار هم میتونه موفق باشه؟
قطعاً GMAT فقط ریاضی یا انگلیسی نیست. اما این به معنی اون نیست که GMAT به نوع عملکرد شما در امتحان دادن نمیپردازه. GMAT به کل مجموعهی مهارتها میپردازه که برخی از اونها رو شما از قبل داشتین و برخی رو هم باید یاد بگیرین. این مهارتها شامل موارد زیر هستن:
دهها مهارت زندگی دیگر وجود داره که میتونه به شما در GMAT کمک کنه. (و جی مت، در عوض، به شما کمک میکنه برخی از این مهارتها رو ایجاد کنین!) ما در اینجا دربارهی ترفندهایی همچون 'همیشه گزینهی (C) رو حدس بزنین' یا 'کوتاهترین گزینهی جواب رو انتخاب کنین' صحبت نمیکنیم. ما داریم دربارهی مهارتهای امتحان دادن صحبت میکنیم که به شما در مدارس کسب و کار کمک میکنه. پس برای رشد این مهارتها در خود زمان اختصاص بدین و از یادگیری چیزهای بیشتر و بیشتر دربارهی GMAT مایوس نشین. وقتی مبانی رو یاد بگیرین، موفقیت بیشتر به نوع استفادهی شما از دانشتون بستگی داره تا اینکه چقدر میدونین.