چطور بدون سوتفاهم صحبت کنیم؟

چطور بدون سوتفاهم صحبت کنیم؟

در این مقاله قراره راجع به چند اصطلاح که برای توضیح دادن به کار میرن صحبت کنیم، چیزی همه مون همیشه باهاش سر و کار داریم.

با چند تا مترادف نسبتاً رسمی برای کلمه ی explain شروع می کنم. اگر چیزی رو clarify بکنید به این معنیه که چیزی رو که واضح نبوده، روشن و واضح کردید و اگر چیزی رو demystify بکنید به این معنی هست که شما فهم چیزی رو که سخت، عجیب، یا مبهم به نظر می رسیده، آسون کردید. اگر هم کسی رو enlighten بکنید، به این معنیه که چیزی رو که اون شخص  قبلاً ازش آگاه نبوده به اطلاعش برسونید.

می شه منظورت از 'هوش عملی' رو واضح تر بیان کنی؟ ?Could you clarify exactly what you mean by practical intelligence
وبلاگ ایمی کمک کرد که خیلی راحت تر پروسه ی نوشتن پایان نامه رو بفهمیم. .Amy’s blog helped to demystify the whole dissertation process
وقتی دوستاش اونو از این امر که حیوانات چقدر در طول مراحل پرورش اذیت می شن آگاه کردن، اون گیاه خوار شد. .He went vegan after his friends enlightened him about the suffering involved in animal farming

چند تا فعل دوقسمتی مربوط به توضیح دادن هم داریم. اصطلاح get through to someone به این معنیه که چیزی رو به کسی بفهمونیم در حالی که drum something into someone به این معنیه که چیزی رو با تکرا زیاد به کسی بفهمونیم یا یاد بدیم. اگر هم مسئله ای سخت باشه می شه اون رو break it down کرد و در چند قسمت یاد داد.

به نظر میاد که پیام های سلامت به خوبی به مردم فهمونده نمی شه. These health messages don’t seem to be getting through to the general public.
مادرم بارها و بارها بهم گفته که هیچ وقت سوار ماشین غریبه نشم. My mum drummed it into me never to get into a car with a stranger.
فهمیدن سیستم مالی برای ما سخت بود اما مربی اون رو تیکه تیکه بهمون یاد داد. The financial system was very complex, but the trainer broke it down for us.

از بعضی عبارات استفاده می کنیم که بگیم قراره چیزی روکامل توضح بدیم، برای مثال

Just to be (absolutely/crystal) clear

Just so there’s no (room for) doubt / Just so no-one’s in any doubt …

یکبار دیگه می گم که مطمئن بشم همه فهمیدن: هر تکلیفی که بعد از روز جمعه فرستاده بشه، تصحیح نمی شه. .Just to be crystal clear about this: any homework received after Friday will not be marked
برای اینکه مطمئن بشیم همه می دونن یکبار دیگه می گم، روز جمعه دفتر تعطیله. .Just so no-one’s in any doubt, the office will be closed on Monday

از بعضی عبارات هم استفاده می شه برای اینکه نشون بدیم فهم چیزی برای کسی سخته. اگر از عبارت in words of one syllable برای توصیف نحوه ی توضیح دادن چیزی استفاده بشه، به این معنیه که اون مسئله به زبان خیلی ساده توضیح داده می شه. اگر از دست کسی که فکر می کنید دیگه باید چیزی رو فهمیده باشه عصبانی هستید، می تونید بگید 'لازمه برات با رسم شکل توضیح بدم؟ : draw you a diagram  و اگر چیزی رو به صورت spell something out to someone توضیح بدید، به این معنیه که با وجود اینکه فکر می کنید این مسئله دیگه واضحه، اما به روشنی توضیحش می دید.

حتماً به زبان خیلی ساده براشون توضیح بده. Make sure you explain it to them in words of one syllable.
الان منظورمو فهمیدی یا لازمه با رسم شکل برات توضیح بدم؟ Do you understand my point now, or do you need me to draw you a diagram?
بذار اینو تومخت فرو کنم: تا کار نکنی خبری از پول نیست. Let me spell it out for you: no work, no money.

اینکه چیزی رو که یک بار توضیح دادی، دوباره به بک صورت دیگه توضیح بدیم هم رایجه. در چنین مواقعی از اصطلاحات زیر میشه استفاده کرد:

To put it another way

In other words, …

اونها فقط مدیران سطح بالا رو دعوت کردن، به عبارت دیگه، افرادی مثل ما رو نمی خوان! They’ve only invited the very highest-level managers. To put it another way, they don’t want people like us!
آخرین قطار ساعت شش رفته، یعنی ما دیگه اینجا گیر افتادیم. The last train left at six. In other words, we’re stuck here.