این مقاله در مورد کاربرد افعال در افت کردن یا بدتر شدن شرایط توضیح میده. عبارت Get worse رایج ترین مدل صحبت کردن در مورد چنین شرایطی هست:
Get worse | |
انگار هوا داره بدتر می شه. |
.The weather seems to be getting worse
|
از فعل deteriorate و حالت اسمی اون، deterioration، هم استفاده می شه، اما این کلمه کمی رسمی تره:
deteriorate | |
وضعیت سلامتی ش داره به سرعت افت میکنه. | .Her health deteriorated rapidly |
استانداردهای تدریس به تدریج افت پیدا کردن. | .There was a gradual deterioration in teaching standards |
فعل worse، که اون هم رسمی هست، هم کاربرد داره، اما برخلاف فعل deteriorate که فقط ناگذر (intransitive) هست، این فعل می تونه هم به صورت گذرا (transitive) به کار بره هم به صورت ناگذر:
worse | |
درد معده م یواش یواش بدتر شد. | .The pain in my stomach began to worsen |
درگیر شدن جک، احتمالاً شرایط رو بدتر می کنه. | .Jack’s involvement is likely to worsen the situation |
عبارت go downhill در حالت غیر رسمی تر کاربرد داره:
go downhill | |
از آخرین باری که توی این هتل اقامت داشتم، شرایطش واقعا بدتر شده. | .This hotel has really gone downhill since the last time I stayed here. |
اصطلاح غیر رسمی go to the dogs وقتی استفاده می شه که یه چیز ( مثلا یه کشور یا سازمان) شرایطش نسبت به گذشته خیلی افت کرده باشه:
go to the dogs | |
از وقتی که لارا رفته شرایط شرکت خیلی بدتر شده. | .This company has gone to the dogs since Laura left. |
از عبارت غیررسمی has gone to pot هم وقتی استفاده می شه که بخوایم بگیم چیزی رو به حال خودش رها کردن و بهش رسیدگی نشده:
has gone to pot | |
برنامه ی تمرینم برای ماراتن کلا به حال خودش رها شده. | .My training schedule for the marathon has completely gone to pot |
عبارت دیگه ای که استفاده می شه تا این مفهوم رو برسونه که شرایط چیزی نسبت به گذشته خیلی بدتر شده، اصطلاح is not half the (thing) it/he/she used to be هست:
is not half the (thing) it/he/she used to be | |
این مکان تفریحی هیچ مثل گذشته خوب نیست. | .This resort’s not half the place it used to be |
معمولا از عمل یا رویدادی که باعث می شه چیزی بدتر بشه با اصطلاح a step backwards (بریتیش) یا a backward step (امریکن) یاد می شه که عبارت رسمی تر اون a retrograde step هست:
a retrograde step/a step backwards | |
ما معتقدیم که این اقدامات، مانع پیشرفت دموکراسی می شن. | .We believe that these measures are a backward step for democracy |
اونها افزایش قیمت رو به عنوان مانعی در پیشرفت تجارتشون می بینن. | .They see price caps as a retrograde step for their business |
فعل رسمی exacerbate به این معنی به کار می ره که چیزی که بد هست، بدتر بشه:
exacerbate | |
اون مواد شیمیایی، شرایط پوستم رو خیلی بدتر کردن. | .The chemicals exacerbated my skin condition |
یه اصطلاح دیگه که برای نشون دادن بدتر شدن شرایطی که به خودی خود بد بوده استفاده می شه، عبارت to make matters worse هست:
to make matters worse | |
من کلیدم رو تو خونه جا گذاشته بودم، و بدتر از اون، موبلیلم هم همراهم نبود. | .I had locked myself out and, to make matters worse, I didn’t have a phone |
عبارت add fuel to the fire هم به معنی بدتر کردن یه شرایط نامطلوب هست:
add fuel to the fire | |
خیلی ها درخواست استعفای اون رو داشتن که این اتهامات اخیر هم به این شرایط دامن زد. | With many calling for his resignation, these latest accusations only add fuel to the fire. |
در آخر، دو فعل خوب برای اینکه بگیم کسی یا چیزی به مرور افت کرد، descend into و lapse into هستن:
descend into/lapse into
| |
جلسه یواش یواش تبدیل به آشوب شد. | .The meeting descended into chaos |
ساختمون یواش یواش تبدیل به مخروبه شده. | .The buildings have lapsed into a state of disrepair |