یادگیری زبان، ساده نیست. مواقعی وجود داره که نمیدونین چه جوری ایدههاتون رو بیان کنین و باید یاد بگیرین چه جوری حرفتون رو به شکلی کاملاً متفاوت توضیح بدین.
بعضیاوقات، زبان آموزان بر این باورن که به نقطهای میرسن که یادگیری زبان انگلیسی ناگهان براشون راحت و ساده میشه. متاسفانه، اگه خودتون رو 100% تو یه کشور یا فرهنگ انگلیسی زبان غرق نکنین، این اتفاق براتون نمیفته.
تا به الان، من چندین زبان رو یاد گرفتم، اما با وجود اینکه میتونم بعضی از اون زبانها رو خیلی خوب صحبت کنم، اما همچنان روند کار خیلی راحت نیست. پس، با دونستن این موضوع، مهمه که به سادگی بپذیرین که کار راحتی تو یادگیری زبان انگلیسی، پیش رو ندارین! هرچی زودتر این حقیقت رو بپذیرین، زودتر از اینکه کار دشواری پیش رو دارین، احساس راحتی میکنین. این کار شجاعتی به شما میده تا آمادهی تمرین کردن بشین.
از روی تجربه، فهمیدم که همیشه از برقراری تماسهای تلفنی با افرادی به زبانهای دیگه متنفرم. دلیلش هم اینه، چون نمیتونم برای حدس زدن حرفهای اون فرد پشت تلفن، از حالتهای صورت یا زبان بدنش استفاده کنم. وقتی در روسیه زندگی میکردم، از برقراری تماسهای تلفنی به زبان روسی خیلی اذیت میشدم. پس از اون، تو چین زندگی کردم و تو اونجا هم از برقراری تماسهای تلفنی به زبان چینی، متنفر بودم. الان، در حال یادگیری زبان یونانی هستم و همچنان از برقراری تماسهای تلفنی به زبان یونانی متنفرم!
نکته اینجاست که برقراری تماسهای تلفنی برای من آسونتر نشده، بلکه من اون را پذیرفتم. الان آمادم که حس خوشایندی نداشته باشم و به هر صورت، به پیش برم و تماس تلفنی رو برقرار کنم.
شما میتونین از این موضوع تو تجربهتون تو یادگیری زبان انگلیسی استفاده کنین. شما ممکنه از چیز دیگهای متنفر بشین، مثلاً ارائهی سخنرانی یا داشتن گفتگوهای کوتاه. پس، مهمه بپذیرین که شما همچنان از بابت اون فعالیت ناراحت هستین. اگه واقعاً بخواین به زبان انگلیسی تسلط پیدا کنین، مهمه که به جلو برین و اون رو به هر صورت، انجام بدین.