سرتاسر جهان، مردم با نگرانی به جدول ها ونمودارهایی که اطلاعات مربوط به کوید19 رو نشون می دن نگاه می کنن که ببینن چه روندی داره. در این پست و پست بعدی، به کلماتی که با خود کلمه ی data در ارتباط هستن می پردازیم. پست بعدی من درباره ی کلماتی هست که اطلاعات رو توصیف می کنن. این کلمات در حال حاضر خیلی کاربردی هستن، امیدوارم به نظر شما هم مفید باشن.
اول از همه، یه نکته راجع به کلمه ی data بگیم. ریشه ی این کلمه لاتین هست و در لاتین این کلمه جمع به حساب میاد، و فرم مفردش datum هست. بیشتر انگلیسی زبان ها که در زمینه های غیر تخصصی از این کلمه استفاده می کنن، اونو به عنوان مفرد به کار می برن و فعل رو هم به همین صورت باهاش تطابق می دن: 'the data shows' با این حال، بعضی ها ترجیح می دن اون رو جمع به حساب بیارن و فرم جمع این کلمه در کانتکست های علمی کاربرد دارد :'the data show that'
افرادی که ابن مقالات رو دنبال میکنن، میدونن که من همیشه روی کالوکیشن ها تمرکز میکنم و برای کلمه ی data هم کالوکیشن های خوبی وجود داره. ما اون رو collect ،gather و compile می کنیم. معمول ترین حرف اضافه ها برای اون هم on و about هستن.
پرسشنامه ها به ما کمک کردن تا اطلاعاتی راجع به رضایت مشتری به دست بیاریم. | .The questionnaires enable us to collect data on customer satisfaction |
اونها پایگاه داده ای ایجاد کردن که راجع به حرکت کشتی ها در این منطقه اطلاعات جمع آوری کنن. | .They have set up a database to compile data about ship movements in the area |
وقتی می خوایم بینیم که اطلاعات چی رو به ما نشون می دن، اطلاعات رو (analyze (UK)/ analyze (US می کنیم و وقتی در مورد نتایج صحبت می کنم می گیم: the data shows/indicates
ما از مدل های آماری استفاده می کنیم تا اطلاعات رو تحلیل کنیم. | We use statistical models to analyze the data |
اطلاعات ناسا در مورد آب و هوا، نشون می ده که گرمایش زمین ادامه داره. | NASA climate data indicates that global warming is continuing |
البته کیفیت اطلاعات بسیار مهمه. اگر بخوایم بگیم اطلاعاتی 'خوب'ـه، معمولا از کلمات accurate یا reliable و یا از robust که کالوکیشن خیلی زیبایی می سازه استفاده می کنیم:
ما به اطلاعات دقیق تری در مورد دلایل مرگ نیاز داریم. | We need more accurate data on the causes of death |
داده ها به اندازه کافی برای نتیجه گیری قوی نبودند. | he data was not sufficiently robust to draw firm conclusions |
صفاتی که معمولا برای توصیف خوب نبودن اطلاعات به کار می رن این ها هستن: faulty ,incomplete ,weak:
نظام رتبه بندی بیمارستان براساس اطلاعات ناقص انجام شده بود. | .Hospital ranking systems were based on faulty data |
نویسندگان گزارش اعتراف کردن که اطلاعاتشون ضعیف بوده است. | .The authors of the report admitted that their data was weak |