Concussion (ضربهی مغزی)
سردرگمی یا بیهوشی موقت ناشی از برخورد شدید با سر.
He got a concussion during the match when the football hit him in the head.
Infection (عفونت)
عفونت زمانی رخ میده که اُرگانیسمهای کوچک به قسمتی از بدن حمله میکنن و اغلب باعث علائم دردناک و بیماری میشن.
She has an ear infection and it’s very painful.
Virus (ویروس)
مواد ارگانیک و ریزی که به سلولهای بدن حمله میکنن و میتونن فرد رو بیمار کنن.
انگلیسی زبونها همچنین از کلمهی 'Virus' برای اشاره به بیماری ناشی از ویروس هم استفاده میکنن.
The doctor said that the boy’s fever was a result of a virus. He advised the boy to drink plenty of liquids and told him the virus should go away in a few days.
Vomit (استفراغ کردن)
بیرون آمدن غذا از معده پس از خوردن آن.
After she started to vomit, she realized the food she ate for lunch was expired.
Nauseous (تهوع)
اگر احساس تهوع دارین، به این معنیه که تو شکمتون، احساس مریضی میکنین و ممکنه خیلی زود استفراغ کنین.
He felt nauseous after the long drive.
Cold (سرماخوردگی)
بهعنوان یه اصطلاح پزشکی، این واژه به درجهی حرارت بدن اشاره نمیکنه. 'a cold' یه اصطلاح عمومیه که به یه بیماری ناخوشایند اما نه خیلی جدی اشاره داره.
“Catch a cold” یه عبارت انگلیسی خیلی رایجه که به فرایند ایجاد سرماخوردگی اشاره داره.
I caught a cold last winter and I’ll probably catch a cold this winter, too.
Runny Nose (آبریزش بینی)
وقتی مایعی از بینی شما خارج میشه یا بینیتون گرفته میشه و نمیتونین بهراحتی نفس بکشین، آبریزش بینی دارین.
My son caught a cold. He has a runny nose and a cough.
Cancer (سرطان)
بیماری ناشی از سلولهای غیرطبیعی که بهسرعت تو بدن گسترش پیدا میکنن.
His grandfather was diagnosed with lung cancer.
Bruise (کبودی)
یه ناحیهی آبی یا بنفش بر روی پوست که غالباً بر اثر آسیبهای خفیف ایجاد میشه.
I got hit in the face with a tennis ball and had a large bruise on my cheek for weeks.
Flu (آنفولانزا)
این بیماری که نام دیگش “influenza” است، معمولاً تو ماههای زمستان افراد رو درگیر میکنه.
Everyone at school has the flu, so they canceled classes.
Heart Attack (حملهی قلبی)
Heart Attack وقتی رخ میده که قلب به طور ناگهانی پمپاژ خون رو متوقف میکنه یا نمیتونه خون رو پمپاژ کنه.
He suffered a major heart attack, but he’s recovering in the hospital and is going to be okay.