لغات کلیدی برای کسایی که با بیمارستان سر و کار دارن (بخش اول)

لغات کلیدی برای کسایی که با بیمارستان سر و کار دارن (بخش اول)

اصطلاحات بیمارستانی

در اینجا، چند لغت کلیدی- علائم و بیماری‌ها- رو برای کسایی که با بیمارستان سر و کار دارن، در اختیارتون قرار میدیم.

Cough (سرفه کردن)

به‌عنوان فعل، 'to cough' یعنی به‌زور و با صدای بلند نفس کشیدن. در صورت داشتن گلودرد، بیمار سرفه میکنه.

You should always cover your mouth when you cough.

به‌عنوان اسم، 'a cough' می‌تونه به یه مورد واحد از سرفه کردن اشاره کنه.

That was the loudest cough I’ve ever heard!

 “a cough” همچنین می‌تونه به سرفه‌ی مداوم و بی‌وقفه هم اشاره کنه.

She has a terrible cough and we aren’t sure what’s causing it.

Fever (تب)

وقتی درجه‌ی حرارت بدنتون، بیش از حد طبیعیه، شما تب دارین. تب معمولاً دمای بدن بالاتر از 37 درجه‌ی سلسیوس یا 98.6 درجه‌ی فارنهایته.

He arrived at the emergency room with a fever of 102 degrees.


Headache (سردرد)

این یه اصطلاح عمومیه که می‌تونه به هر دردی تو سر اشاره داشته باشه.

She has a severe headache and needs to take some Advil.

Backache (كمردرد)

مشابه 'سردرد'، کمردرد به هر دردی تو پشت یا کمر اشاره داره.

He tried to lift the table by himself and now he has a backache.

Itchy (خارش)

یه حس ناخوشایند که ناحیه‌ای از پوست شما باید خارونده بشه.

She was covered in mosquito bites and they were very itchy. She couldn’t stop scratching her ankles.

Rash (کهیر)

یه ناحیه‌ی قرمز روی پوست کسی. بیماران اغلب شکایت دارن که ناحیه‌ی دارای کهیر، میخاره.

My baby has a rash on his legs and won’t stop scratching it.

Fracture (شکستگی)

شکستگی یا ترک، معمولاً توی یه استخون رخ میده. اصطلاح عمومی انگلیسی برای شکستگی استخوان، 'broken bone' هست.

بسته به نوع آسیب‌دیدگی فرد، انواع مختلفی از شکستگی وجود داره.

The patient’s arm is in severe pain after a skiing accident. We suspect she may have a fracture.