زیرمجموعه ی ' کلمات در کانتکست' ، درک شما از معنی و کاربرد کلمات و عبارات رو در متن های بخش ریدینگ و بخش رایتیگ و نوشتن SAT می سنجه.
تعداد کل: 18 سوال
بخش ریدینگ: 10 سوال با تمرکز بر معنی کلمات / عبارات و تأثیر انتخاب کلمه.
بخش رایتینگ و زبان: 8 سؤال شامل مهارتهای مختلف، از دقیق تر ساختن متن تا حفظ سبک و لحن گرفته تا ترکیب دو یا چند جمله در یک جمله ی ساده تر و مؤثر تر.
برای پاسخ به این سؤالات باید از سرنخ های موجود در کانتکست استفاده کنید تا معنی یک کلمه رو تعیین کنید ، بفهمید که یک کلمه یا عبارت خاص چه کاری انجام می ده (یعنی تحلیل تأثیر اون) ، یا اینکه کلمه یا عبارت خاصی رو برای سبک خاصی از نوشتن، استفاده کنید.
با این سوال خیلی خوشحالمون کردید! برای درک بهتر معنی کلمه کانتکست ، بذارید معنای قسمت های اون رو بررسی کنیم: 'con' و 'text'.
Con- این پیشوند به معنی 'با' یا 'با همدیگه' ست.
Text- ممکنه بدونید که 'text' به معنی 'مطالب خواندنی' هست ، ولی آیا می دونستید که ریشه لاتین این کلمه، texere به معنی 'بافتن' هست؟
وقتی اونها رو کنار هم قرار می دید ، con و text واژه ی مهم و قدرتمندی رو ایجاد می کنن که می تونه به این صورت تعریف بشه:
context - شرایط ، ایده ها و کلماتِ موجود، بافته شده برای شکل دادن به پس زمینه یا مقدمات یک رویداد ، بیانیه یا ایده.
context - کلمات یا ایده های بیان شده قبل و بعد از چیزی - اطلاعاتی رو که برای درک کامل ، ارزیابی یا تفسیر ایده های موجود در متن نیاز داریم ، در اختیار ما قرار می ده.
مثال:
“You misinterpreted my words because you took them out of context. I did say that I was hesitant to bake cookies for the fundraiser, but it’s not because I don’t want to participate, as you claim. I also told you I ran out of butter, and the last time I made cookies, nobody bought them.”
'شما حرف های من رو درست تفسیر نکردید چون اونها رو از کانتکست خارج کردید. من گفتم كه برای پختن كوكی برای جمع آوری پول خیلی مایل نیستم ، ولی این به این دلیل نبود كه، به ادعای شما، نمی خواستم مشاركت كنم. من اون موقع این رو هم به شما گفتم که کره تمام شده و بعد از آخرین باری که کوکی درست کردم ، هیچ کس کره نخریده. '
SAT بر واژگانی متمرکز شده که می تونید توی طیف گسترده ای از متون چالش برانگیز و طیف وسیعی از موضوعات ببینید - این آزمون درک شما رو از کلمات و عبارات مبهم و نادر و بدون کانتکست نمی سنجه.
خوب – الان این 'لیست' کلماتش کجاس؟ هیچ لیست رسمی ای وجود نداره. ما تمرین حفظ کردن لیست های طولانی لغات رو توصیه نمی کنیم!
با هدف بخونید از اونجا که SAT بر کلمات و اصطلاحات آکادمیک متداول در متون چالش برانگیز متمرکزه، یک راه خوب برای آماده شدن، خوندن انواع مختلف متن با موضوعات مختلفه. همونطور که با کلمات یا عبارات ناآشنا روبرو می شید ، با استفاده از سرنخ های موجود در کانتکست تعیین معنی اونها رو تمرین کنید و بعد معنی شون رو توی دیکشنری چک کنید که ببینید جوابتون درست بود یا نه! خیلی از بچه ها یه دفترچه لغت برای مرور تمام لغات جدید دارن. این کار رو امتحان کنید و به ما بگید که برای شما هم مؤثر بود یا نه!
اینجا چند تا مثال آوردیم که به شما نشون می ده چطور کلمات بسته به کانتکست شون می تونن تغییر کنن:
مثال: restrain
بسته به کانتکست، restrain می تونه چند معنی داشته باشه:
“His classmates had to restrain him from eating the last cupcake.”
“I wasn’t able to restrain my excitement upon winning the tournament – I threw my ping-pong paddle into the crowd and hit my poor brother on the forehead, knocking him out.”
“The embargoes and tariffs were designed to restrain trade.”
مثال: discriminate
کلمه ی discriminate عموماًمعنی منفی ای داره، اما می تونه مثبت هم باشه:
“Widespread racial discrimination led to the disenfranchisement of thousands.”
“Death doesn’t discriminate between the sinners and the saints.”
“The dolphin’s electroreception enables it to better discriminate between shrimp and crayfish on the muddy river bottom.”
مثال: compromise
کلمه ی compromise، به عنوان فعل، سه تا معنی مجزا داره:
“My sister wanted to listen to hip-hop and my brother wanted to listen to bebop, so we compromised and put on some R&B.”
“I am willing to accept another motel room, but I’m not prepared to compromise on hygiene.”
“When Skywalker went along, he compromised the entire mission because Vader could sense his proximity.”
همونطور که مثالهای بالا نشون می دن، کلمات و عبارات آکادمیک پرکاربرد، با کلمات دیگه فرق دارن:
کانتکست شون بهتون می گه که منظور نویسنده، کدوم یکی از معانی اونهاست!
آکادمیک - ممکنه این کلمات هنوز بخشی از مکالمات روزمره شما رو تشکیل ندن، اما در موقعیت های آکادمیک و شغلی، به وفور اونها رو می شنوید.
غیرتکنیکی - SAT لغات غیر تکنیکی رو نمی سنجه؛ کلماتی نظیر Atomic mass ، ductile ، isotope، ممکنه کلمات آکادمیک پرکاربردی به نظر بیان ولی در کل فقط در مباحث مربوط به علوم پایه ازشون استفاده می شه. این به این معنی نیست که ارزش یادگرفتن ندارن، دور از جون! اما به این معنیه که میزان استفاده و کاربردی بونشون، در مقایسه با کلماتی که در طیف گسترده تری از متن ها و مباحث می بینید، محدودتره.
قدرتمند - هیئت علمی کالج، به دلیل قدرت بسیار زیادی که کلمات و عبارات آکادمیک پرکاربرد در فهم معنی متون پیچیده ای دارن که احتمالاً در دوره های دبیرستان و دوره های بعد از اون با اونها روبرو می شید ، تصمیم گرفتن که به این کلمات و عبارات توجه بیشتری بکنن.
سوالات Words in Context ازتون می خوان که معانی و نقش کلمات و عبارات رو اونطور که در قسمت های خاص استفاده می شن در نظر بگیرید. همچنین ازتون خواسته می شه در مورد چگونگی کارآمدتر کردن زبان فکر کنید. این سوالات بر مهارت های زیر تمرکز دارن:
این سؤالات شما از شما می خوان که براساس نحوه استفاده از کلمه یا عبارتی در یک جمله خاص ، معنای دقیق اون رو به طور مشخص بفهمید. به طور کلی ، این کلمات یا عبارات دارای بیش از یک تعریف در دیکشنری هستن ، بنابراین کانتکست گسترده به شما کمک می کنه تصمیم بگیرید کدام یک از گزینه ها بیشتر معنی می ده.
مثال: intense
ممکنه کلمه ی intense رو به احساسات و نگرش ربط بدید، مثل استفاده ش در این جمله : ' He’s an intense person'، یا شاید هم پشتکار، مثل این جمله :' She worked intensely for six hours to ace the quiz'. با این حال، هیچ کدوم از این معانی در پاراگرافی که اینجا براتون میاریم قابل قبول نیستن:
[. . .] The coming decades will likely see more intense clustering of jobs, innovation, and productivity in a smaller number of bigger cities and cityregions. Some regions could end up bloated beyond the capacity of their infrastructure, while others struggle, their promise stymied by inadequate human or other resources.
Question: As it is used in the passage, the word “intense” most nearly means...
(A) forceful
(B) concentrated
(C) energetic
(D) passionate
در این مورد، این کلمه بیشتر به درجه ی چیزی برمی گرده، به گفته نویسنده ، 'گروه بندی مشاغل ، نوآوری و بهره وری در دهه های آتی احتمالاً، کمتر در شهرهای بزرگ و مناطق شهری متراکم یا متمرکز خواهد بود. با اینکه دونستن معنی کلمه ی intense از قبل می تونه اینجا کمک کننده باشه، اما باید کانتکست رو هم با دقت در نظر بگیرید تا معنی درست اون رو تشخیص بدید.
نکته مهم: بشتابید! یک استراتژی خوب در اینجا استفاده از سرنخ های کانتکست برای جایگزین کردن کلمه ی خودتون به جای intense هست. بعد، گزینه هایی رو که با کلمه شما مطابقت ندارن، حذف کنید. یکی دیگر از استراتژی های موثر اینه که گزینه ها رو در متن جاگذاری کنید و ببینید کدوم بهتر به نظر می رسه.
این سؤالات از شما می خوان که تشخیص بدید که نحوه انتخاب کلمات و عبارات یک نویسنده چطور به ایجاد معنا، لحن و سبک کمک می کنه. بعضی اوقات ، این سؤالات با مفاهیم یا ارتباط هایی سروکار دارن که کلمات و عبارات خاصی به یاد میارن.
مثال 1:
The author uses the phrase “wait for it” throughout the passage primarily to
(A) Contrast Aaron’s personal style with that of his rival
(B) Emphasize Aaron’s lazy, passive attitude
(C) Summarize Aaron’s chosen approach to life
(D) Criticize Aaron’s failure to take action
این سوال ازتون می خواد که به کانتکست توجه کنید و به این نتیجه برسید که تاثیر بلاغی تکرار کردن یه عبارت چی می تونه باشه.
نکته مهم: چه کاری انجام می ده؟ یک راه خوب برای پاسخ به سؤالاتی از این دست ، تکرار سؤاله تا مطمئن بشید که اون رو درک کردید ، و بعد پاسخ تون رو - با استفاده از کلمات خودتون - پیش از بررسی گزینه ها پیش بینی کنید. اساساً این سؤال از شما می پرسه که این عبارت داره چی کار می کنه؟ متن رو مرور کنید و به زبان خودتون به اون سوال پاسخ بدید ، و سپس از روند حذف گزینه ها استفاده کنید تا گزینه هایی که مطابقت ندارن رو رد کنید. به خودتون اعتماد کنید!
مثال 2:
ببینید وقتی می خواید بگید یه نفر از همراهی افراد دیگه محرومه، از چه کلمه ای ممکنه استفاده کنید، با نویسنده ممکنه از چه کلمه ای استفاده کنه؟ استفاده از کلمه ی alone خیلی نمی تونه مفهوم رو به خوبی منتقل کنه. استفاده از کلمه ی solitary گزینه ی بهتر و قوی تریه. اینکه بگیم یه نفر forlorn یا حتی abandoned هست، دیگه حق مطلب رو در بیان جدا موندن یه نفر از جمع به شکلی منفی، ادا می کنه. تک تک کلمات مهمن، و هر کلمه ای یک گزینه ست. کار همیشگی نویسنده ها اینه که ببینن در یه کانتکست خاص، چه کلمه ای می تونه اون رنگ و بویی که اونها می خوان، به جمله بده.
در حالی که بخش ریدینگ از شما می خواد که نحوه استفاده نویسندگان از کلمات و عبارات رو تفسیر کنید ، بخش رایتینگ و زبان از شما می خواد که هنگام تجدید نظر در قسمت ها ، خودتون تصمیم بگیرید.
خلاصه بنویسید- برخی از سؤالات دارای حشو یا اطناب هستن و از شما می خوان بدون تغییر معنی ، روش مختصر تری برای انتقال همون ایده انتخاب کنید.
دقیق بنویسید- سایر سؤالات ممکنه از شما بخوان که دقیق ترین راه برای بیان چیزی یا مناسب ترین راه برای بیان ایده ای در یک زمینه معین رو انتخاب کنید.
سبک و یا لحن رو حفظ کنید – ممکنه سوالات دیگه ای بخوان که شما کلمه یا عبارتی رو انتخاب کنید که به بهترین وجه سبک یا لحن متن رو حفظ می کنه یا یک الگوی زبانی خاص ، مانند تکرار، رو برای تأکید یا انسجام به بهترین نحو حفظ کنید. در این موارد ، ممکنه مجبور بشید زبان غیررسمی رو با یک عبارت رسمی جایگزین کنید (یا برعکس ، بسته به سبک و لحن کلی متن) ، یا تصمیم بگیرید که کدوم گزینه به طور مؤثر یک الگوی خاص رو حفظ می کنه.
جملات رو با هم ترکیب کنید- سایر سؤالات ممکنه ازتون رو بخوان که جملات کامل یا بخش هایی از دو یا چند جمله رو ترکیب کنید تا جملات بریده بریده یا تکراری، به صورت روان تری جریان پیدا کنن ، یا به هدف دیگه ای برسن (مثل تأکید بر یه کار و نه بر شخص انجام دهنده ی اون کار).
این سؤالات، مستیماً مربوط به استفاده گرامری یا مکانیکی از زبان نیست. درعوض ، این سؤالات سعی دارن شما رو به این فکر بندازن که چطور باید از زبان استفاده کرد تا اهداف خاص مربوط نوشتن حرفه ای ، مثل واضح تر ، دقیق تر یا اقتصادی تر نوشتن، تحقق پیدا کنه.